جدول جو
جدول جو

معنی ابن عبدربه - جستجوی لغت در جدول جو

ابن عبدربه(اِ نُ عَ دِ رَبْ بِهْ)
ملقب به رأس البغل. و کتاب البستان که بفتح بن خاقان نسبت کنند از اوست. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ عَ دِ وَیْهْ)
محمد. شاگرد ابواسحاق شیرازی. فقیه شافعی. او راست: کتاب ارشاد در فقه
لغت نامه دهخدا
ابن محمد معروف به ابن عبدربه قرطبی. او راست: عقد لابی عمر، مشتمل بر 25 کتاب و هر کتابی محتوی دو جزء است در ابیات و نوادر. وفات وی 328 هجری قمری بود
لغت نامه دهخدا
(اِ نُعَ دِ رَبْ بِهْ)
ابوعمر احمد بن محمد اندلسی. ادیب و شاعر معروف، صاحب کتاب عقدالفرید. مولد او قرطبه به سال 246 ه. ق. و وفات در سنۀ 328 است
لغت نامه دهخدا
ابن عبدربه مکنی به ابوعصمه. محدث است
لغت نامه دهخدا